سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/3/16
3:40 ع

بسم رب المهدی

حول و حوش سال 46در روزهایی که اوضاع سیاسی مشهد پر از تنش و خفقان بود، آیت الله خامنه ای برای سومین بار به خاطر فعالیت‌های سیاسی‌شان دستگیر شدند. در همان زمان بود که شبی خواب امام خمینی(ره) را دیدند که پیامی را به ایشان می‌رساند. سال‌ها بعد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی در خاطرات زندان ها و بازداشت های آیت الله خامنه‌ای ماجرای این خواب را منتشر کرد. هدایت الله بهبودی در کتاب «شرح اسم» می‌نویسد:
 دوره‌ای وضع سیاسی مشهد سخت و تاب‌فرسا بود و مبارزان در رنج و خفقان بسر می‌بردند. میدان مبارزه جز تعدادی اندک، خالی از افراد بود، و همان یاران کم‌شمار نیز زیر سیطره دستگاه امنیتی گذران می‌کردند.

خواب دید، استاد و مرادش، آیت‌الله خمینی، درگذشته و جنازه‌اش در خانه‌ای نزدیک خانه پدرش، آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای، قرار دارد. خود را در میان جمعیت انبوهی دید که برای تشییع آن‌جا گرد آمده بودند. اندوه و غم قلبش را می‌فشرد. 

تابوت را از خانه بیرون آوردند، روی دوش مردم قرار گرفت و جمعیت حرکت کرد. دید که در میان گروهی از علمای تشییع‌کننده، پشت تابوت گام برمی‌دارد؛ گریان و نالان. بلند گریه می‌کرد و از شدت تاثر با دو دست بر پایش می‌کوبید. آنچه بر ناراحتی او می‌افزود، بی‌خیالی برخی از روحانیان بود.

آنان با یکدیگر حرف می‌زدند و می‌خندیدند؛ کاری که در تشییع جنازه زشت است؛ حال چه رسد به تشییع آیت‌الله خمینی. اثری از غم درگذشت رهبر نهضت در چهره‌های آنان نمی‌دید. و او چاره‌ای جز صبر و دردی جانکاه در خود نمی‌دید. به آخر شهر رسیدند. 

بیشتر مشایعان بازگشتند. گروهی اندک اما، همچنان به تشییع جنازه ادامه دادند. خود را در میان آن 30-20نفری دید که همچنان تابوت بر دوش حرکت می‌کردند. به تپه‌ای رسیدند. حال از آن تعداد 5-4 نفر بیشتر باقی نمانده بود. تابوت را بر بلندای تپه‌ای گذاشتند. 

به طرف پایین تابوت رفت. رفت برای خداحافظی، اما صورت امام را در آن سمت دید؛ دید که آرمیده است. ناگاه برخاست و نشست. چشمان امام، زیر پلک‌های بسته به حرکت درآمد و با انگشت سبابه دست راست به بالا اشاره کرد. وحشت کرد؛ زیاد.

آقای خمینی برخاست و نشست. چشمان امام بسته بود. انگشت سبابه‌اش را به پیشانی آقای خامنه‌ای رساند و آن را لمس کرد. با تعجب و حیرت به این صحنه می‌نگریست. امام لب گشود و به فارسی، دوبار به زبان فارسی گفت: تو یوسف می‌شوی... تو یوسف می‌شوی...

بیدار شد. همه جزئیات خواب را مرور کرد. شاید اول بار برای مادرش بازگفت. بانو خدیجه آن را تعبیر کرد و گفت؛ با غصه هم گفت؛ بله، تو یوسف خواهی شد؛ یعنی همواره در زندان خواهی بود.*

  

92/3/14
6:29 ع

بسم رب المهدی

اللهم عجل لولیک الفرج

یاصاحب الزمان (عج) مددی

سلوک313

دانلود:دوباره همه چی سرد و بی روح میشود


  

92/3/11
6:4 ع

بسم رب المهدی

خشوع در نماز,نماز,خشوع,سلوک
سنگینی نماز نشان دهنده این است که روح خشوع نسبت به پروردگار نداریم، چرا که نداشتن خشوع، باعث سنگینی نماز می شود، پس اگر می خواهیم نماز برای ما لذت آور باشد و عاشقانه به سوی نماز برویم لازمه اش تمرین خشوع است.
 خشوع در واقع چیزی جز حضور قلب توام با تواضع و ادب و احترام نیست. از همین رو مومنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بی روح نمی نگرند، بلکه تمامی توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است. رسول گرام اسلام(ص) می فرماید: خشوع، زینت و زیور نماز است.
نماز به انسان درس خشوع می دهد و چه خوب است نمازگزار این صفت را در غیر نماز هم داشته باشد. قطعا کسی که در نماز خشوع کامل دارد در خارج از نماز هم این صفت همراه اوست. در حدیثی حضرت علی (ع) می فرماید: سجده کردن بدنی، گذاشتن جاهای نیکوی صورت بر خاک و روی آوردن به زمین با دو کف دست و کناره های دو پا،همراه با خشوع دل و پاکی نیت است.
روح نماز حضور قلب است، همچنان که امیر المومنین(ع) در حدیثی می فرماید: سجده نفسانی که روح سجده است رها بودن دل از امور فناپذیر و روی آوردن با تمام وجود به امور جاودان و کندن کبر و تعصب بیجا و قطع همه علایق دنیوی و آراسته شدن به اخلاق نبوی است.
آثار خشوع در نماز
- حضور قلب؛ معیار قبولی نماز، حضور قلب است. به هر مقدار حضور قلب باشد، نماز مورد قبول واقع می شود. امام زین العابدین (ع) می فرماید: همانا نماز بنده پذیرفته نمی شود، مگر آنچه را که با قلبش به نماز توجه کرده است. پس مقدار قبول نماز بستگی به خشوع نمازگزار دارد. حضرت علی (ع) می فرماید: در حال کسالت و حیرت زده نماز نخوانید و در حال نماز به فکر خودتان نباشید، زیرا در محضر خدا ایستاده اید. به درستی که آن مقدار از نماز بنده قبول می شود که قلبا به خدا توجه داشته باشد.
- آسان بودن نماز برای خاشعان؛ نماز برای غیر خاشعان سنگین و دشوار است و دشوار نیامدن نماز برای انسان، نشانه خشوع اوست. سنگینی نماز برای ما، نشان دهنده این است که روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم. نداشتن خشوع، باعث سنگینی نماز می شود. خداوند در سوره بقره آیه 45 نماز را برای غیر خاشعان سنگین می داند؛ در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هر چند نماز کار مشکلی است مگر برای فروتنها.پس اگر می خواهیم نماز برای ما لذت آور باشد و عاشقانه به سوی نماز برویم و هنگام رسیدن به وقت نماز خوشحال باشیم و در نماز غرق معنوی الهی شویم، لازمه اش تمرین خشوع است.
- پاک شدن از گناهان؛ نماز با حالت خشوع و حضور قلب باعث پاک شدن گناهان می شود. رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: کسی که دو رکعت نماز بخواند و در آن دو رکعت قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند،خداوند گناهانش را می آمرزد.
- نماز بازدارنده از منکرات؛ یکی از مهمترین ویژگی های و خاصیت نماز آن است که نمازگزار را از فرو رفتن در منجلاب فساد و منکرات باز می دارد و او را از ارتکاب گناهان کبیره نهی و منع می کند.
البته مسلم است که این اقتضای نمازاست نه اینکه علت تامه ای برای آن باشد؛ یعنی بدیهی است که توجه بنده و عبد خدا پنج بار در روز به سوی پروردگارش و با خضوع و خشوع و خاکساری نماز را به جای آوردن،به ویژه اگر در محیط اسلامی باشد،انسان را همواره به یاد خدا می اندازد و اگر انسان خدا را فراموش نکرد و او را حاضر و ناظر ندید بی گمان دست به گناهان بزرگ و فحشا و منکرات نمی زند؛ چرا که اذکار و آیاتی که در نماز آمده است، انسان را به وحدانیت و ایمان به پیامبر و کتاب آسمانی در روز قیامت وا می دارد و بالطبع گناه در انسان کم می شود.
حال چنانچه نماز خواندن صرفا یک عادت نباشد، بلکه با خضوع و خشوع و فروتنی و خاکساری انجام پذیرد و با دقت تمام و با کل وجود نمازگزار به ذات اقدس احدیت توجه نماید، بی گمان نماز انسان را از کارهای زشت و قبیحی که فطرت انسان از آن بیزار است باز می دارد. این بازدارندگی نسبی است؛ یعنی هر چقدر خلوص و خشوع و حضور قلب در نماز گزار بیشتر باشد بازدارندگی از منکرات و فحشا در انسان بیشتر و افزونتر می شود و هر چه خلوص و خشوع کمتر باشد، تاثیر این ویژگی نماز کمتر می شود. تا جایی که اگر خشوع در نماز تباشد نماز صرف یک عادت می شود که در این موقع تاثیر نهی از منکر در آن بسیار کم می گردد.

  

92/3/10
2:54 ع

بسم رب المهدی

آیت الله بهجت,سلوک,امام زمان

*در مسیر امام زمان(عج) باید ثابت قدم باشیم*

اگر ما مانند حضرت مهدی (عج) به اندازه ی توان خود در هدایت مردم تلاش و کوشش کنیم، آیا امکان دارد که مورد عنایت ((عینُ اللهِ النّاظِرَه)) امام زمان (عج) نباشیم؟ اگر در راه آن حضرت باشیم، چنان چه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا سخریه نمایند، نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در راه حق ثابت قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم.  


  

92/2/31
12:27 ع

بسم رب المهدی

آیت الله بهجت(ره),بدترین معصیت,معصیت,سلوک

ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد.

حضرت آیت الله بهجت رحمه الله علیه می‌فرمایند: "خدا نکند انسان معصیت کند و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند و اگر کرد خدا رحم بکند که اضلال مردم در آن باشد."

 

و نیز فرمودند:
"در قیامت که نامه عمل را به دست انسان می‌دهند، در نامه بعضی‌ها نوشته شده که فلان فرد را تو کشته‌ای. می‌گوید: خدایا، من کی او را کشتم؟ من کجا قاتل بودم؟ من اصلا خبر ندارم که قاتلش چه کسی است. در جواب می‌گویند: در فلان مجلس فلان کلمه را گفتی، این کلمه نقل شد به مجلس دیگری و از آن‌جا دوباره به مجلس دیگر که قاتل در آن مجلس بود، رسید و او این را شنید و رفت او را کشت و تو سبب این قتل شدی. این جور سببیت است که انسان باید احتیاط کند و حواسش را جمع کند. آیا کسی می‌تواند متوجه باشد که این کلمه‌اش به ده واسطه خرابکاری نکند؟ قهرا باید هر کاری که بالفعل برای خودش جایز می‌داند با طلب توفیق از خدا و طلب نجات از خدا آن را انجام دهد تا عواقبش چیزی نشود که برایش مسئولیت بیاورد."

باری تقوای در رفتار و گفتار، تقوای در خانواده و جامعه، تقوای علمی و عملی، اخلاقی و معنوی حد و مرز ندارد و رعایت تقوا و ترک گناه در هیچ مرحله‌ای از انسان ساقط نیست بلکه برای هر کسی در شان و مرتبه خودش لازم است و چنین است که آیت الله بهجت می‌فرمایند: "ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد."


  

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ